کد مطلب:223723 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

مکتب تشیع
شیعه یعنی پیرو و چون گرویدگان و پیروان هر كس را شیعه ی آنكس گویند مانند شیعه ابراهیم(ع).

دوستان و همراهان اهلبیت عترت و طهارت را شیعیان آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم گفته اند و این طبقه پیرو حدیث و آیات قرآنی و فرقه ناجیه ملل اسلامی هستند زیرا آب علم و معرفت را مستقیما از سرچشمه ولایت گرفته اند و رشته آنها مبداء هیچ واسطه از شخص رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا آخرین ائمه فرقه امامیه اثنی عشریه كه هم اكنون وجود مقدسش قائم و حجت بر خلق است و مردمان با صلاحیت و تقوی از همین فرقه از محضرش بهره مند می گردیدند از تعالیم آسمانی اتخاذ شده و از مكتب تشیع آموزش و پرورش یافته و دوران مختلفی را طی كرده است عصر اول زمان خود پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بوده و پس از آن دوره خود امیرالمؤمنین علی علیه السلام و دوران تجلی و شدت ظهورش در زمان حضرت جعفر بن محمد الصادق علیه السلام شد كه مكتب جعفری را گشود و چون باز فترتی رخ داد و اختلافات عقیده و افكار پدید آمد آخرین مكتب تشیع مكتب رضویست كه در آن كلیه ی مسائل متعلق بولایت و خلافت و افضلیت علماء در آن حل شد و درباره ی توحید و نبوت و امامت و مسائل علمی و فقه و طرق تعلیمات عالیه شیعه امامیه چیزی فروگذار نكردند مگر آنكه همه بر مردم آن عصر مخصوصا علماء بزرگ فرق اسلامی افاضه گردید و بهمین جهت باید مكتب رضوی را آخرین مكتب تشیع دانست و زائرین حضرت رضا علیه السلام از خواص شیعه هستند كه صورت بساحت مقدس آن پیشوای بزرگ می سایند.

حساسترین نكات و دقیق ترین حقایق معارف اسلامی در مكتب رضوی متجلی است و بزرگترین مردان دین و بارزترین طبقه ی فاضله ی شیعه در این مكتب بوده اند كه پس از دوره ی ائمه



[ صفحه 135]



اطهار نظیر آنها را تاكنون تاریخ نشان نداده - سبقت و قدرت علمی شاگردان مكتب تشیع رضوی در تمام شئون اجتماعی پیشدستی و ابتكار خود را از همه مراحل نشان داده اند.

مكتب رضوی بود كه حقایق سقیفه بنی ساعده و تحولات سیاسی دوره خلفاء احزاب اموی و عباسی را روشن كرد - در این مكتب بود كه بازیگران صحنه ی سیاست اسلامی را تا آخر قرن دوم معرفی فرمود:

تاریخ مشعشع تشیع از این مكتب رضوی می شد و استوار گردید زیرا در حیات سیاسی دو ساله حضرت امام رضا علیه السلام بسیاری از حقایق آشكار گردید و پس از شهادت آن حضرت هم كه آرامگاه محیط عواطف شیعه و مهبط ارادت هواداران او قرار گرفت مظاهر درخشانی از آثار و مآثر تشیع ظاهر گردید تا آنجا كه استقلال تمامیت ارضی كشور پهناور ایران مرهون بودن آرامگاه آن حضرت در این مرز و بوم شد و هم اكنون ایران بوجود مقدس آن شخصیت آسمانی افتخار و مباهات می كند و در حمایت آن حضرت استقلال و بقاء و دوام خود را می داند و در همه ادوار تطور و تحول از آرامگاه آن حضرت استمداد كرده و پناه بدان می برد - چه نیكو پناهگاه و چه نیرومند حامی و پشتیبانی است و بهمین علل و عوامل ایران مزار بین المللی اسلامی شده است و بزودی خواهیم دید كه مشهد مقدس رضوی زیارتگاه بین المللی جهان گردد. این مكتب تشیع از دوره سلاجقه و دیالمه و تیموریه قوت گرفته و تا عصر صفویه درخشان ترین مظاهر خود را نمودار گردانید و هم اكنون از بهترین ادوار جامع تاریخی آن اعصار گذشته است.



چه غم دیوار امت را كه باشد چون تو پشتیبان

چه باك از موج بحر آن را كه باشد نوح كشتیبان



دانشگاه تشیع را در ایران توسعه داد و مشهد مقام روحانیت و مركز علمی اسلامی و جایگاه تألیف كتب و تصنیف روش علمی و محل بزرگترین كتابخانه های ایران و اسلام بشمار می رود.

مشهد مقدس رضوی در عالم روحانیت دارای علماء و بزرگانی بوده است كه فعالیت های درخشانی از تجلیات افكار بدیع خود نشان داده اند و رجالی بزرگ از طبقات مختلف علمی و سیاسی و شعر و ادب پرورش داده كه همه آنها از خوان نعمت تشیع برخوردار بوده و



[ صفحه 136]



فردوسی - خواجه نظام الملك - خواجه نصیرالدین طوسی - شیخ ابوجعفر طوسی - شیخ طبرسی. در متأخرین استاد المحققین آخوند ملامحمد كاظم خراسانی - ادیب نیشابوری و هزاران دانشمندان بی نظیر كه در این مكتب پرورش یافته و تربیت شده ی این آب و خاك بوده اند موجب مفاخرت كشور ایران هستند.



ولای آل علی زمره موالی را

لطیفه ای است كه اندر نهاد مرد و زنست



امانتی است كه قبل از فتوح در جسد است

ودیعتی است كه با نفخ روح در بدنست



نفوس زاكیه را همت تو در جان است

قلوب صافیه را مدحت تو در دهن است



توئی حبیب الهی توئی خلیل خدا

بلی خلیل بود هر كه چون تو بت شكن است



مخالفین تو را ادعای دینداری

شمار دانه تسبیح و دست اهرمن است



ولای اهل ولا رهنماست در هر حال

بغیر اهل ولا هر كه هست راهزن است



بنای اهل مقامات نفی خودبینی است

نشان مردم آزاد ترك ما و من است



مناقب تو و تمجید ساقی مسكین

بهای یوسف مصر و كلاف پیر زنست